خانم کوچیکه دیپلم به دست سراغ یه دانشگاه راه می افته
شازده پسر با ناز نوز، با تشویق، با تادیب بالاخره می ره دانشگاه مدرک بدست اومده بیرون.
بالاخره یه دری باز میشه میره تو، بعد از کلی مکافات، مدرک به دست خانم مهندس، خانم دکتر میاد بیرون
شازده پسر با ناز نوز، با تشویق، با تادیب بالاخره می ره دانشگاه مدرک بدست اومده بیرون.
ننه و بابا خیلی مشکوکن!
نکنه پسر، قند عسل رو دوستای شر و شیطون، ببرنش شهر فرنگ بهش عکسهای بد نشون بدن، قرص های خرکیف بهش بدن ، جنس مخالف عفت، گولش بزنه ،با هم برن پارتی یهو بی آن بگیرنشون، یه پرونده خوشگل براش بسازند ، بیکار آواره بشه ، فوقش بشه آژانسی
ننه و بابا زیرک میشن.
ننه میگه با پسرمون ، قند عسلمون، حاج آقا، تو باباشی دوست بشو، رفیق بشو، ببین تو دلش چی میگذره.
پسر شوخ و شیطون از در خونه اومد بیرون. اون تو ، توی مغزش یهو یک چیزی نمی دوم خوب ، نمی دونم بد ، شروع به فعالیت می کنه (غدد بی ناموسی)، یکسری چیزا فعال میشن ، یهو پسره میبینه جنس مخالف دوست داشتنی شده، با خودش میگه آها عشق که میگن همینه ، من عاشق شدم.
یهو می بینه یه جاهائی از بدنش رو شیطون داره نوازش میکنه.
ننه و بابای مشکوک! پسر زیر نظر دارن یهو چشم شون به جمال این حالی به حولی های کاردستی شون روشن میشه.!
ننه که خودش استاد تشخیص اینهاست به پدره نهیب میزنه ، ای شوهر این بچه بزرگ شده ، باید براش جفت بیاریم.
بابا هه یهو یه تکونی بخودش میده، غیرتی میشه، منم منم میکنه،
که آره چیزی که زیاده دختره برای گل پسرم ، خودم براش آستین بالا میزنم.
پسره چندتا فیلم رومانتیک، شیطونی، عاشق معشوق های بیگانه رو دیده، اکتورهای اون فیلما جلوی چشاش میاد. خودشو جای هنر پیشه مرده ، و عروس خانم آینده رو جای هنرپیشه زنه میزاره ، فیلم رو شبیه سازی میکنه و این شهوت و عشق را میدون میده.
ننه ، بابا ، پسره ، فک و فامیل، فانوس بدست
زیر این شاخه، زیر اون شاخه دنبال اکتور مقابل شازده پسر که قراره باهم
فیلم های رمانتیک رو یک باره دیگه از نو بسازن میگردند.
شازده خانم ، مدرک بدست داره تو باغ سرسبز تهرون قدم میزنه، یهو ننش زنگ میزنه میگه ، عزیزم بالاخره جادو جمبل من به کار افتاد . این آخری کار خودشو کرد . بدو بیا یه خواستگار اومده ،
یه بچه کوچک داره تاتی تاتی میکنه، یه مرد درب و داغون یه خانم جدی و مصمم دارند دنبال بچه میان . شیطون دیگه جائی را نوازش نمی کنه و سراغ وسوسه خانم رفته ، آره مهریه عندالمطالبه رو باید بهت بده . بعدش حسن نیت که ازش دیدم . ثابت کرد که مثل مرد پای امضای قباله ایستاده اون وقت تصمیم می گیرم . که زندگی مون ارزش ادامه دادن داره یا نه.
بیائیم اگر میخواهیم خوب باشیم. فکرهای خوب از خودمون در نکنیم. که میگن بمون این آدم یا ساده هست یا خودشو به سادگی زده.
بجاش بدی ها و آلودگی ها را از خودمون در کنیم.
حالا فکرشو بکن جامعه ای که توش بدی نباشه، چی کم داره؟
ازدواج دختر و پسر خیلی ساده صورت میگره اما چرا یکی پیدا نمیشه به این دو بگه : زندگی فقط یکبار است . مواظب باشید با ازدواج های تعارفی و کم توجهی به روحیات خاص و محترم طرف مقابل زندگی ارزشمند خود و همسرتون را نابود نکنید.
دختر خانوم! شوهر آینده ات عروسک دیروزت نیست هرجوری بخواهی باهاش بازی کنی.
آقا پسر ! زن آینده ات ماشین و موتور نیست با ضرر ردش کنی بره.
با سلام.
وبلاگ جالبی داشتید. لذت بردم.
امیدوارم روز به روز شاهد گسترش وبلاگ شما باشیم.
با تشکر
باشگاه زبان آموزان
http://www.learn-english.ir
سلام.....وبلاگ خوب و مفیدی داری...دوست داشتی یه سر بهم بزن