-
شاید دستهایمان خوشبختمان کند
شنبه 27 آذرماه سال 1389 00:40
به دستانت نگاه کن . آنچه را با همین دو تا دست می توانی انجام دهی٬ خوب انجام بده. شاید رشد مثبت را بتوان خوشبختی نامید. و لذتی که از این رشد نسبی به ما دست می دهد را می توان حس خوشبختی نامید. حس رشد و خوشبختی یک روز ممکن باشه و ۵ روز نباشه تعارف هم نداریم. به دستانت نگاه کن . آنچه را با همین دو تا دست می توانی انجام...
-
۹۰ درصد فکر مردان روی این موضوع یا در مبارزه با آن است.
چهارشنبه 21 مهرماه سال 1389 00:51
پاسخ نامه به یک از دوستان وبلاگی Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA سلام، سواره از پیاده خبر نداره ، سیر از گرسنه پر رنگ ترین موضوع از زمان هابیل و قابیل تا زمان پیامبران، بگیر تا زمان فروید بگیر تا حالا که ما داریم نظر می دیم مسئله نیاز جنسی است. صورت مسئله ای که پاسخ بصری آن جوانهای ما را ساعتها پای...
-
ثمره افکار سطحی شکست است.
یکشنبه 11 مهرماه سال 1389 01:36
وقتی شکست می خوریم یعنی فکر ما با واقعیت جاری جامعه مطابق ندارد. Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA شکست را هیچ کس دوست ندارد. ضایع شدن را کسی دوست ندارد. شاید موفقیت و پیروزی هایمان را فراموش کنیم اما هیچگاه طعم تلخ ضایع شدن را فراموش نمی کنیم. شاید از 100 درصد کارهایمان 60 درصد وفق مراد باشد ولی آن 40...
-
لحن کلام نیز یک نوع موسیقی است.
جمعه 9 مهرماه سال 1389 03:10
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA دل را زبانی نباشد لیکن لحن ها و آهنگ و موسیقی را خوب می شناسد و با آن ارتباط برقرار میکند. Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA صدای سکوت با نغمه های بلبلان و پرندگان می شکند. و انسان را بیاد زیبائی های طبیعت و آفرینش آن می اندازد. صدای وحشتناکی چونان بمب باران از...
-
آلودگی های کم خردی را آب و جارو کنیم
پنجشنبه 1 مهرماه سال 1389 01:36
تاریخ این گمشده ، این مظلوم ، را می بایست از نوع شناخت. راستی ملتی با این قدمت چرا تاریخ را نمی خواند. شاهان، امیران، پهلوانان ، سیاستمداران که روزگاری منم منم می کردند رقتند. و چرا ما مغرورانه در شهرهای ایران راه میرویم. مغرورانه ایرانی ام می گوئیم ولی تاریخ آنرا نمی شناسیم. مشکلات ما میوه کارها و افکار گذشتگان مان...
-
شازده خانوم ! شوهر آینده ات، عروسک دیروزت نیست
چهارشنبه 31 شهریورماه سال 1389 01:57
خانم کوچیکه دیپلم به دست سراغ یه دانشگاه راه می افته شازده پسر با ناز نوز، با تشویق، با تادیب بالاخره می ره دانشگاه مدرک بدست اومده بیرون. خانم کوچیکه دیپلم به دست سراغ یه دانشگاه راه می افته بالاخره یه دری باز میشه میره تو، بعد از کلی مکافات، مدرک به دست خانم مهندس، خانم دکتر میاد بیرون شازده پسر با ناز نوز، با...
-
کلاتو بچسپ آقا روباه هواتو داره
سهشنبه 30 شهریورماه سال 1389 01:43
روباه صفتی برای بعضی ها فضیلت شده نگاهشون که می کنی ظاهر مقبول ولی یک ریگ به کفش دروشون می بینی روباه صفتی برای بعضی ها فضیلت شده نگاهشون که می کنی ظاهر مقبول ولی یک ریگ به کفش دروشون می بینی دلت از نگاهشون واهمه می کنه نقاب شون (کله روباه)تا آخر عمرشون رو صورتشونه اون خودش همه رو احمق فرض کرده و مردم مواظبشن یهو یه...
-
نماینده دنیای مردگان سراغم را گرفت
دوشنبه 29 شهریورماه سال 1389 03:18
شب نماینده اش خواب را به سراغم فرستاده دارم تسلیمش می شوم . اندک اندک حولم میدهد و به دنیای مردگان می برد.
-
سناریو فردا رو کی می دونه
دوشنبه 29 شهریورماه سال 1389 02:17
تیک تیک ساعت آخ که عمر داره تند تند خالی می شه خاطرات یه سری به من می زنند و میرند تیک تیک ساعت آخ که عمر داره تند تند خالی می شه خاطرات یه سری به من می زنند و میرند وایسد با من بمونید ای ای ۳۹ سال چه کشکی چه چرتکی تندی رفت تیک تیک ساعت خاطرات کوشید آی بدا آی خوبا همتون رفتید همتون خوابید بیدار نمیشید سناریو فردا رو...
-
شب اول
یکشنبه 28 شهریورماه سال 1389 02:26
ساعت دو و سی دقیقه نیمه شب یکشنبه 28 شهریور 89 شروع به نوشتن می کنم. امیدوارم شب هایم را بتوانم با دیگران قسمت کنم. شب همه در خواب و.. و من چشمانم فردا را می بیند. گویا فردا روزیست که از روزها قبل پر هیاهوتر خواهد بود.